نقطه انفجار
نویسنده:
امیر عشیری
امتیاز دهید
✔از متن کتاب:
زن خارجی بود و به زبان فرانسوی و با لحنی که معلوم بود سخت مضطرب و نگران است، گفت:
- آلو! شما کی هستید؟
گفتم: من راوند، کارآگاه اداره پلیس!
زن با همان لحن مضطرب گفت:
- مسیو راوند، من فرانسوی هستم. اسمم ژیزل است. خواهش می کنم به من کمک کنید. مرا از چنگ این جانیها نجات بدهید.
پرسیدم: از کجا تلفن می کنید؟
زن که خودش را ژیزل معرفی کرده بود گفت:
- از یک اتاقک تلفن عمومی، در انتهای خیابان امیرآباد شمالی، آدرس اینجا را درست نمیدانم.
گفتم: حالا بگویید چه اتفاقی برای شما افتاده؟ و کی مزاحمتان شده؟
ژیزل گفت:
- شما که کارآگاه پلیس هستید باید کمکم کنید که برگردم فرانسه. من نمی خواهم پیش آنها بمانم...
بیشتر
زن خارجی بود و به زبان فرانسوی و با لحنی که معلوم بود سخت مضطرب و نگران است، گفت:
- آلو! شما کی هستید؟
گفتم: من راوند، کارآگاه اداره پلیس!
زن با همان لحن مضطرب گفت:
- مسیو راوند، من فرانسوی هستم. اسمم ژیزل است. خواهش می کنم به من کمک کنید. مرا از چنگ این جانیها نجات بدهید.
پرسیدم: از کجا تلفن می کنید؟
زن که خودش را ژیزل معرفی کرده بود گفت:
- از یک اتاقک تلفن عمومی، در انتهای خیابان امیرآباد شمالی، آدرس اینجا را درست نمیدانم.
گفتم: حالا بگویید چه اتفاقی برای شما افتاده؟ و کی مزاحمتان شده؟
ژیزل گفت:
- شما که کارآگاه پلیس هستید باید کمکم کنید که برگردم فرانسه. من نمی خواهم پیش آنها بمانم...
آپلود شده توسط:
morad850
1396/12/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نقطه انفجار